پنجشنبه , ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴

لحظات پراضطراب تصرف شاخ شمیران

امروز مصادف است با سالروز عملیات بیت المقدس ۴ ( تکمیل کننده عملیات والفحر ده) در منطقه دربندی خان.

سه گردان از نیروهای لشگر ۵۷ ابولفضل (ع) لرستان با استفاده از یک تاکتیک ویژه از پشت به دشمن حمله کرده بودند،

نیروهای عراقی دچار یک غافلیگری مطلق شدند، اکنون که نزدیک های ظهر بود و صدای تکبیر الله و اکبر زنده یاد حاج اصغر لشنی فرمانده گردان محرم درود از پشت بی سیم خبر از فتح ارتفاعات را میداد ، ول وله ای از شادی و شعف در قرار گاه تاکتیکی بوجود امد .

قرار بود بعد از تصرف منطقه امورات پشتیبانی از مسیر پل جمهوری و دامنه شاخ شمیران صورت گیرد، اما هنوز علی رغم سقوط ارتفاعات نیروهای دشمن در این سوی شاخها مقاومت میکردند، و باور نمی کردند اینگونه دور خورده باشند.

برای هدایت امورات راهی دامنه های شاخ شمیران شدم، تعدادی از افراد جهاد لرستان هم امده بودند، نیروهای تخریب که باید مسیر را پاکسازی کنند هم حضور داشتند انباهی از عناصر تدارکات و‌پشتیبانی گردانها برای تقویت نیروهای خط شکن صف بسته بودند.


ناگهان اتش خمپاره و تیراندازی های مداوم عراقیها عرصه را بر ما تنگ کرد، انها کاملا متوجه شده بودند که ما برای تدارک خط هیچ راهی جز عبور از ان همه استحکامات و میادین مین در دامنه های ارتفاعات نداریم ولذا با حجم سنگین اتش چند ساعت کار ما را متوقف نمودند،.

با دوربین دامنه های یال برددکان که محل تردد و جاده تدارکاتی عراقیها بود را نگاه کردم ،گروه گروه عراقیها پیاده وبا عجله در حال فرار از منطقه بودند ، واین یعنی انها هم کار را تمام شده می دانستند و ان حجم اتش برای ایجاد فرصت عقب نشینی نیروهایشان بود.

بردران تخریب کار معبر گشایی را شروع کردند، کم کم از تمام استحکامات موجود عبور کردیم تلخ ترین حادثه ان لحظات ما دیدن جنازه شهدای لشگر حضرت امیرالمومنین (ع،) ایلام و تیپ الغدید یزد بود که چند شب پیش از این محور قصد تصرف ارتفاعات را داشتند ولی موفق نشدند . برخی از ان شهیدان در کمال نا باوری تا دل سنگرهای دشمن هم پیش رفته بودند واگر خود بچشم نمی دیدم تصور ان بریم غیر ممکن بود.

در سمت چپ ما لشگر سیدالشهدای کرج به فرماندهی حاج علی فضلی هم منتظر تثبیت خط ما بودند تا ارتفاعات شاخ سورمر را تصرف کنند انها هم درگیر بودند ناگهان صدای یک هلیکوپتر که ازپشت به منطقه وارد میشد همه نگاهها را به ان سو کشاند، واین غیر منتظره بود، پیگیر موضوع شدم که این هلیکوپتر که اتفاقا از نوع جنگی هم نبود بدنبال چیست انهم در این شرایط دشوار ، متوجه شدم ، سردار فضلی که دوشا دوش رزمندگان لشکر خود در حال جنگ بوده بشدت مجروح گردیده واین هلیکوپتر وخلبان دلاور ان برای نجات وی از معرکه جنگ این ریسک بزرگ را پذیرفته بود.

با باز گشایی محور کار پشتیبانی خط شروع شدو ‌نیروهای ما توانستند با تسلط کامل پاتک های سنگین عراق را یکی پس از دیگری سرکوب کنند و برای همیشه تاریخ تصرف ان منطقه تثبیت شد.

روح همه شهیدان شاد باد وراهشان ماندگار

علی محمد نظری

عملیات بیت‌المقدس با ۲۲ شهید دلفانی در پنجم فروردین سال ۶۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *