سه شنبه , ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴

پیامبر اعظم (ص) از نگاه دانشمندان جهان

 

♦ برنارد شاو
_ جرج برنارد شاو، نویسنده و نمایشنامه نویس ایرلندی شخصیت پیامبر اکرم (ص) را این گونه توصیف می کند: او را باید منجی بشریت خواند. من اعتقاد دارم که اگر مردی مثل او حاکمی در عصر جدید می‌شد، برای حل مشکلاتش از صلح و دوستی استفاده می‌کرد. او عالی‌ترین مردی بود که روی زمین پا گذاشته است. او به دین دعوت کرد. یک تمدن را پایه گذاری کرد. ملتی را بنا نهاد. اخلاق را نهادینه کرد. اجتماعی زنده و قدرتمند ایجاد کرد تا آموزش‌های او را به صحنه عمل آورند و دنیای تفکر و رفتار انسانی را برای همیشه و به طور کامل منقلب کرد. نام او «محمد» است.

♦ لامارتین
_ آلفونس دو لامارتین، شاعر، نویسنده و سیاست‌مدار فرانسوی در کلامى با موضوع اهم عجایب بشرى مى گوید: «اگر بزرگى هدف، کم بودن ابزار و رسیدن به نتایج شگفت انگیز، سه محور سنجش هوش بشرى باشد، چه کسى ادعاى مقایسه بزرگ مردان تاریخ کنونى را با محمد (ص) دارد؟
محمد یک معلم مذهبى، یک مصلح اجتماعى، یک رهبر اخلاقى معنوى، تجسم بزرگ اجرایى کردن امور، دوستى باوفا، همنشینى زیبا، شوهرى علاقه مند، پدرى با محبت بود؛ همه را با هم داشت. مرد دیگرى در تاریخ نیست که در هر کدام از این جنبه هاى مختلف زندگى بر او برترى یابد، یا با او برابرى کند. فقط آن شخصیت نوع دوست بود که چنین کمالات باورنکردنى را در خود جمع کرده بود.

♦ گاندی
_ ماهاتما گاندی، رهبر فقید هند در کتاب «هند جدید» در مورد شخصیت رسول اکرم (ص) می‌گوید: «جالب است بدانید که بهترین کسی که امروزه بدون هیچ چون و چرایی، در قلب میلیون‌ها انسان جا گرفته، «محمد» است. از اینجا من متقاعد شده‌ام که این شمشیر نبود که در آن روزها مردم زیادی را تسلیم اسلام کرد. «محمد» سخت ساده زیست بود. به شدت امانتدار بود. گاندی همچنین می گوید: حیات شخص پیامبر اسلام به نوبه خود نشانه و سرمشق بارزی برای رد فلسفه عنف و اجبار در امر مذهب می­‌باشد.

♦ کارلایل
_ توماس کارلاین: مورخ، زبان شناس و فیلسوف انگلیسی در کتاب قهرمانان و قهرمان پرستى، این گونه ابراز حیرت مى کند: «چگونه یک مرد، تک و تنها مى تواند قبایل در حال جنگ را با هم متحد کند و از عرب هاى بادیه نشین سرگردان، مقتدرترین حکومت بسازد و در کمتر از دو دهه، امتى متمدن را به وجود آورد.»

♦ اچ هارت
_ مایکل اچ هارت: مورخ و اختر فیزیکدان یهودی امریکایی در کتاب جدیدش مى نویسد: «من محمد را براى معرفى در فهرست اشخاص پرنفوذ دنیا که خوانندگان را متعجب مى کند انتخاب کردم؛ اما [خود دریافتم] که او تنها کسى بود که در تاریخ، در دو بعد دین و دنیا، در نهایت موفقیت بود.»

♦ گوته
_ یوهان ولفگانگ فون گوته: شاعر و فیلسوف آلمانی پس از آشنایی با دین اسلام و پیام آور این آیین یگانه، قطعه شعری با عنوان «نغمه محمد» درباره پیامبر اعظم (ص) سرود. گوته در شعرش همه مراحل و مقاطع دعوت رسول اکرم(ص) و راهنمایی‌اش در میان مردم را به زبان توصیف و تشبیه و نماد می‌آورد. شعر گوته با محوریت معرفی شخصیت والای پیامبر، مسیر تاریخی پیامبر و همچنین گسترش مرزهای اسلام در جهان را نیز به عنوان بخش تاریخی متن، مورد تأکید و توجه قرار می دهد. پایان شعر با اعتقاد و ایمان این شاعر آلمانی به معاد و جهان ازلی و همچنین یقین وی بر پیروزی رسالت پیامبر اعظم (ص) همراه است. شاید شیفتگی و علاقه شاعر به زندگی و مذهب پیامبر است که فردی اروپایی و غربی را با آن همه تهاجم فلسفه های متضاد و مختلف در پیرامون خود، به مفاهیم معنوی و والای اسلام علاقه مند می سازد. اینک قسمتی از شعر نغمه محمد را می‌آوریم

♦ آرمسترانگ
_ خانم کارن آرمسترانگ؛ نویسنده و پژوهشگر انگلیسی در مورد زندگی پیامبر اسلام، کتابی نوشت که در ردیف پرفروش ترین کتاب های سال آمریکا و اروپا قرار گرفت. انگیزه اصلی او در نوشتن کتاب مذکور، دفاع از اسلام و روشن کردن ذهن مسیحیان غربی به پیامبر اسلام بود. او در مقدمه کتابش چنین نوشته است.
محمد(ص) مرد جهاد بود، ولی یک صلح طلب واقعی هم بود؛ زیرا جان و اعتقاد نزدیک ترین یاران خود را در جریان صلح با مکه به گرو گذاشت تا این اتحاد بدون خونریزی به انجام رسد. او به جای خونریزی و قتل عام، در فکر مذاکره و صلح بود.

♦ ویل دورانت
_ویلیام جیمز دورانت؛ مورخ و نویسنده آمریکایی در رابطه با شخصیت بزرگ پیامبر بزرگوار اسلام چنین اظهار نظر می­کند: «اگر به میزان اثر این مرد بزرگ در مردم بسنجیم باید بگوییم که حضرت محمد از بزرگ­ترین بزرگان تاریخ انسانی است. وی درصدد بود سطح معلومات و اخلاق قومی را که از فرط گرمای هوا و خشکی صحرا به تاریکی توحش افتاده بودند، اوج دهد، در این زمینه توفیقی یافت که از توفیقات تمام مصلحان جهان بیشتر بود. کمتر کسی را جز او می توان یافت که همه آرزوهای خود را در راه دین انجام داده باشد، زیرا به دین اعتقاد داشت.
ویل دورانت همچنین می گوید محمد، پیغمبری بزرگ و موحدی کامل بود که مانند نداشت و برای اصلاح بشر مبعوث شد.

♦ مارکس
_ کارل مارکس؛ فیلسوف و سیوسالیست آلمانی می گوید: حقیقت انکار ناپذیر این است که محمد مبعوث شد تا رسالتی را که خلاصه رسالات سابق و مافوق آنها بود، برای عالم بیاورد.
مارکس در کتاب «زندگی» می نویسد: محمد مردی بود که از میان مردمی بت پرست با اراده آهنین برخاست و آنان را به یگانه پرستی دعوت کرد و در دلهای ایشان چاودانی روح و روان را بکاشت. بنابراین او را نه تنها باید در ردیف مردان بزرگ و برجسته تاریخ شمرد بلکه سزاوار است که به پیامبری او اعتراف کنیم و از دل و جان بگوئیم که او پیامبر خدا بوده است.

♦ دوما
_ الکساندر دوما؛ رمان نویس فرانسوی می گوید: محمد، معجزه شرق بود؛ زیرا دینش دارای آموزه های بزرگی بود. اخلاقش برجسته بود و رفتاری پسندیده داشت.

♦ گیوم
_ آلفرد گیوم: مترجم فرانسوی قرآن می گوید: محمد، یکی از عظیم ترین شخصیت های تاریخی است که در ایمان به وجود خدای یگانه غرق شده بود.

♦ تولستوی
_ لِئو نیکلایِویچ تولستوی سیاستمدار، نویسنده و داستان نویس روسی می گوید: « شخص شخیص پیامبر اسلام سزاوار همه گونه احترام و اکرام می‌باشد. شریعت پیغمبر اسلام به علت توافق آن با عقل و حکمت در آینده عالم‌گیر خواهد شد.» « شکی نیست که محمد از مردان بزرگ و مصلحانی است که به حقیقت خدمت بزرگی به بشر کرده است.»

♦ ایرونیگ
_ واشنگتن ایرونیگ؛ سیاستمدار، داستان نویس آمریکایی و نویسنده کتاب «محمد و پیروانش» می گوید: او سریع الانتقال و دارای حافظه قوی، دیدی بلند و استعدادی سرشار بود.

♦ روسو
_ ژان ژاک روسو؛ فیلسوف و نویسنده فرانسوی می گوید: حضرت محمد، پیامبر اسلام، نظریه بهتری داشت و توانست سیستم سیاسی خود را به خوبی متحد سازد.

♦ نهرو
_ جواهر لعل نهرو؛ اولین نخست وزیر هند می گوید: مذهبی که پیامبر اسلام تبلیغ می­کرد به واسطه سادگی و راستی و درستی آن و دارا بودن طعم دموکراسی و برابری، مورد استقبال توده­های کشورهای مجاور شد.

♦ ولتر
_ ولتر فیلسوف فرانسوی می گوید: محمد پیامبر، بی­گمان مردی بسیار بزرگ بود. وی جهانگشایی توانا، قانون­گذاری خردمند، سلطانی دادگر و پیامبری پرهیزگار بود. او بزرگترین نقشی را که ممکن بود در مقابل چشمان مردم عادی ایفا کند در روی زمین ایفا کرد.

♦ لاپلاس
_ پیرسیمون لاپلاس؛ منجم و ریاضی­دان فرانسوی؛ در مورد دین مبین اسلام چنین اظهار نظر نموده است: «گرچه ما به ادیان آسمانی عقیده نداریم، ولی آیین حضرت محمد و تعالیم او دو نمونه اجتماعی برای زندگی بشریت است. بنابراین اعتراف می­کنیم که ظهور دین او و احکام خردمندانه­‌اش بزرگ و با ارزش می­باشد و به همین جهت از پذیرش تعالیم حضرت محمد بی­ نیاز نیستیم.

♦ هگل
_ گئورگ ویلهلم فریدریش؛ فیلسوف آلمانی می گوید: یکی از بزرگترین و پرنفوذترین فلاسفه می­گوید: اسلامیت طرح خیلی جدید و در عین حال، طرح غیر مخدوش و بسیار عالی توحید می­باشد.

♦ ولز
_ هربرت جرج ولز نویسنده و روزنامه نگار انگلیسی در کتاب سرمایه سخن می­گوید: اسلام تنها دینی است که هر بشر شرافتمند می­تواند به داشتن آن افتخار ورزد. تنها دینی است که من دریافت‌ه­ام و بارها گفته‌ه­ام که آنچه از سرّ خلقت آگاه است و با راز آفرینش آشنا و همه جا با تمدن همراه است، دین اسلام می­باشد.

♦ هیل
_ ناپلئون هیل؛ نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی در معروف‌ترین کتاب خویش با عنوان «بیندیشید و ثروتمند شوید» که تا سال ۲۰۱۳ بیش از ۹۰ میلیون نسخه از آن به فروش رسید – در مورد شخصیت‌های برجسته جهان و راز موفقیت مادی و معنوی آن‌ها مطالعه و تحقیق کرده و نتیجه این تحقیقات را در این کتاب ارائه کرده است. او در این کتاب، یکی از شخصیت‌هایی که می‌تواند الگوی موفقیت و پیشرفت انسان‌ها باشد را پیامبر اسلام (ص) معرفی می‌کند و در این باره می‌نویسد: «اگر می‌خواهید از قدرت شگرف مداومت و پایداری مطلع شوید، زندگی پیامبر اسلام (ص) را بخوانید» سپس می‌نویسد: «آخرین پیامبر خدا در مدارس رسمی زمانه خود درس نخوانده بود و قبل از ۴۰ سالگی رسالت بزرگ خود را شروع نکرد، او در ۴۰ سالگی به پیامبری مبعوث شد؛ به او چه تهمت‌های ناروایی که نزدند، چه رفتارهای ناشایستی که با او نکردند، او را مجبور کردند که از مکه مهاجرت کند، پیروانش مال‌ و منال خود را از دست دادند و در پی او راهی صحرا شدند؛ او ۱۰ سال در راه دین خدا کوشید، اما جز فقر و تمسخر دیگران نصیبش نشد، ۱۰ سال دیگر هم به همین طریق گذشت، اما در پایان این ۱۰ سال دوم، او فرمان‌روای سرزمین عرب و حکم‌ران مکه بود. او مذهب جدیدی به ارمغان آورده بود که بخش بزرگی از عالم را در برمی‌گرفت. موفقیت او را باید در سه عامل جستجو کرد: قدرت کلام، تأثیر دعا و نیایش و اتکای به خداوند متعال.»

♦ کنسیداین
_ کریگ کنسیداین؛ استاد دانشگاه رایس در تگزاس آمریکا: «من یک مسیحی هستم و به حضرت محمد (ص) عشق می ورزم. من محمد را به عنوان یک شخصیت حامی و پشتیبان عدالت و برابری می شناسم. او در حکومتش این اصل را جا انداخت که هیچ قومی بر قوم دیگر برتری ندارد. او می گفت که نه سفید بر سیاه برتری دارد و نه سیاه بر سفید و تنها ملاک برتری انسان ها بر یکدیگر تقوی است. محمد در حکومتش حقوق مسیحیان را به رسمیت می شناخت و به آن‌ها آزادی دین و عقیده داده بود.»

♦ چندشرما
_ دیوان چندشرما فیلسوف هندی مى نویسد: «محمد مظهر محبت بود، اطرافیانش تأثیر او را احساس مى کردند و هرگز آن را فراموش نمى کردند.»

♦ گیبون
_ ادوارد گیبون نویسنده و مورخ انگلیسی درباره اقرار به اسلام چنین مى گوید: «اقرار ثابت و ساده به اسلام چنین است، من به خداى یگانه و اینکه محمد رسول خداست، اقرار مى کنم. تصویر عقلانى از خدا هرگز به صورت یک بت قابل رؤیت، تنزل پیدا نمى کند و جایگاه پیامبر، هرگز از چارچوب کرامت انسانى پا فراتر نمى گذارد؛ فرامین زندگى که او آورده، سپاس گذارى مریدانش را در چارچوب منطق و دین نگه داشته است.» محمد (ص) از یک موجود بشرى چیزى بیشتر یا کمتر نداشت. فقط مردى بود با مأموریتى باشکوه: او وظیفه داشت بشریت را براى پرستش یک و فقط یک خدا متحد کند و روش درست بودن و درست زندگى کردن بر اساس فرمان هاى خدا را به آن ها یاد دهد. او همیشه خودش را بنده و رسول خدا معرفى مى کرد و نیز حقیقتا هر عملى از او، بیانگر این تعریف بود.» گیبون همچنین می گوید: «عقاید محمد، عاری از تردید و ابهام است و قرآن یک شاهد باشکوه از وحدانیت خداوند است. پیامبر مکه، پرستش بت‌ها و انسان‌ها و ستارگان را رد کرد؛ با این اصل عقلانی که هرچیزی که ظهور و سپس افول و مرگ دارد، شایسته پرستش نیست.»

♦ نایدو
_ ساروجینى نایدو شاعر بانوی هندى با توجه به یکسان بودن افراد نزد خدا در اسلام مى گوید: «دین اسلام، اولین دینى بود که مردم سالارى را توصیه و اجرا کرد؛ از آن جهت که در مسجد و در پنج نوبت روزانه، وقتى که براى اقامه نماز، اذان گفته مى شود و عابدان با هم جمع مى شوند، مردم سالارى دینى مجسم مى شود؛ زیرا رعیت و پادشاه، کنار در کنار هم اعلان مى کنند: فقط خدا برتر است. من بارها و بارها با این وحدت که طبیعتاً مردمان را با یکدیگر برادر مى سازد، مواجه شده ام.»

♦ هورگرونجى
_ پروفسور هورگرونجى مى گوید: «وحدت ملت هاى بنا نهاده شده توسط پیامبر اسلام، براساس اصول اتحاد بین المللى و اخوت بشرى بنا شده که مى تواند الگویى براى ملت هاى دیگر باشد. در حقیقت هیچ ملتى در جهان نمى تواند نظیرى براى فهم ایده اتحاد ملت ها که در اسلام انجام شده است، نشان دهد.
همیشه در دنیا تمایل به افسانه سرایى بوده است؛ اما تاریخ گواهى مى دهد، هیچ کدام از افسانه ها نتوانسته اند، آنچه، حتى قسمتى از آنچه محمد (ص) انجام داده را انجام دهند.

♦ رائو
_ کا اس راماک ریشنا رائو، استاد فلسفه هند، در کتاب « محمد پیامبر اسلام»، او را مدل کامل زندگى انسانى بیان مى کند: «شخصیت محمد، به گونه اى است که رسیدن به تمام حقیقت آن بسیار سخت است. نظرى اجمالى، این ابعاد را روشن مى کند: محمد پیامبر، دلاور، تاجر، سیاست مدار، سخنور، اصلاح طلب، پناه دهنده یتیمان، حامى بردگان، منجى زنان، قاضى و روحانى است. او یک قهرمان است.»

♦ هوگارت
_ دیوید جورج هوگارت، باستان شناس، نویسنده و متولی بریتانیایی موزه آکسفورد در مورد پیامبر اکرم (ص) این گونه می‌نویسد: «…هیچ کس را در نژاد بشری نمی‌توانید پیدا کنید که بتوان از او، مانند پیامبر اسلام (ص) پیروی و تقلید کرد، رفتار و سلوک بنیان‌گذار مسیحیت تاثیر زیادی بر زندگی روزمره پیروانش نداشته است؛ علاوه بر آن بنیان‌گذار هیچ مذهبی به اندازه رسول گرامی اسلام (ص) منحصر به فرد و ممتاز نیست.»


 

» خبرها و گزارش های “بخش مذهبی” نسیم دلفان را مطالعه کنید (اینجا / کلیک نمایید)

Skill
50%

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *