
عالم ربانی مرحوم شیخ فرجالله کاظمی که در عصر خود منشأ خدمات فرهنگی و مبارزات سیاسی مهمی بود از مفاخر علمی و رجال سیاسی و مبارز کشور بود که از …
نسیـــم دلفـان – عالم ربانی مرحوم شیخ فرجالله کاظمی که در عصر خود منشأ خدمات فرهنگی و مبارزات سیاسی مهمی بود از مفاخر علمی و رجال سیاسی و مبارز کشور بود که از خود آثار تربیتی، اجتماعی و سیاسی چشمگیری بجای گذاشته است.
وی به سال ۱۲۶۹ قمری در روستای گلباغی از توابع نورآباد لرستان چشم به جهان گشود و در سال ۱۳۸۱ قمری مطابق با ۱۳۴۱/۱۲/۲۴ شمسی یک هفته قبل از حادثه مدرسه فیضیه در کربلای معلی رحلت نموده و در وادی السلام نجف اشرف دفن گردیده است.
• مهاجرت به سوی خدا
مرحوم آیتالله کاظمی در سن ۱۸ سالگی بوسیله یک روحانی وارسته که در مسیر بازگشت از سفر عتبات عالیات میهمان خانواده ایشان میشود تشویق به تحصیل علوم دینی شد مطالعه کتاب اخلاقی «معراج السعاده» مرحوم نراقی در وی تحول معنوی خاصی به وجود آورده و علیرغم مخالفت شدید خانوادهاش تصمیم مهاجرت به سوی نجف اشرف گرفت و روستای گلباغی را به سمت شهرستان هرسین ترک کرد, پس از اطلاع خانواده از فرار وی چند سواره مسلح از طرف پدر بزرگش مرحوم نقی اعزام شده پس از جستجو او را در هرسین دستگیر و کت بسته در زیر زمین منزل جایی که اشرار و مقصران را زندانی میکردهاند به غل و زنجیر میکشند.
پس از آزاد شدن توسط مادرش مجدداً اقدام به فرار نموده و از بیراهه و کوه به طرف هرسین و سپس به کرمانشاه میرود و با تراشیدن زلفهای حنایی و کندن شال و سترههای محلی و پوشیدن یک قبای طلبگی قیافه طلبگی و سر وضع خود را کاملاً تغییر داده, برای تهیه خرج سفر و مسافرت به عتبات عالیات همراه کاروانها, در محل علافخانه کرمانشاه به کارگری میپردازد.
یکی از روزها که مشغول لابروبی نهری در علافخانه است که معمولا جوانان شهرستانها و روستاهای مجاور جویای کار به آنجا مراجعه میکنند, میبینند باز هم چند نفر اسب سوار مسلح آمدهاند و در جستجوی او هستند, مرحوم آیتالله کاظمی نقل میکند با دیدن جوانان فامیل و اسب و زینهای مرتب و سلاح و قطار و شال و سترههای آنان یاد وطن کرده اشک در چشمانم حلقه زد, ولی با خود گفتم اگر سر در منجلاب نهر علافخانه فرو کنم بهتر است که دوباره به زندگی جاهلی پر ماجرا و قتل و غارت عشایر منطقه بر گردم و لذا خود را از آنان پنهان کردم و نتوانستند مرا پیدا کنند.
• حرکت به سوی عتبات عالیات
آیتالله کاظمی در مدت اقامت چند هفتهای در کرمانشاه اقدام به فرا گرفتن دروس امثله و صرف میر سرانجام پس از تهیه هزینه سفر, به یکی از کاروانهای زیارتی کربلا پیوسته راهی سفر معنوی خود میشود.
خود آن مرحوم نقل میکند آنقدر اشتیاق به تحصیل داشتم که به دنبال قافله پیاده راه افتاده و در عین حال به مطالعه کتاب جامعالمقدمات و حفظ کردن درسهای خود سرگرم بودم و گاهی که چند کیلومتر از قافله عقب میافتادم مرا صدا میزدند, دوان دوان خود را به قافله میرساندم و باز هم به خواندن کتاب و حفظ درسها ادامه میدادم.
• کار و تحصیل در حوزه علمیه کربلاء
چند سالی در شهر کربلا و حوزه علمیه آنجا که تحت اشراف مرحوم آیتالله میراز محمد تقی شیرازی(ره) بوده به فراگرفتن صرف و نحو, منطق و معانی بیان و دوره سطح فقه و اصول میپردازد و چون هنوز در دفتر شهریه ثبت نام نشده برای گذراندن معاش خود در هفته دو روز به کارگری میپردازد.
آن مرحوم در خاطراتش میگوید: از حسن اتفاق یک روز همراه استاد کارش در منزل مرحوم آیتالله شیرازی به کارگری مشغول میشود و هنگام نماز لباسهای کارگری را در آورده و با لباس طلبگی به نماز میایستد, مرحوم آیتالله شیرازی که زیر چشمی مراقب اعمال ایشان بوده, نزد او میآید و پس از آنکه متوجه میشود این کارگر از طلاب حوزه است, چند سئوال علمی میپرسد و او را جوانی درس خوان و با استعداد یافته, میفرماید: به دفتر ایشان مراجعه کند و در دفتر شهریه نامنویسی نماید.
مرحوم آیتالله کاظمی در سفر زیارتی به کربلا به بعضی از اعضاء خانواده دیوارهای یکی از باغهای کربلا را نشان میدهد و میفرماید این دیوار را در دوران جوانی من ساختهام.
• هجرت به سامرا در محضر مرحوم آیتالله شیرازی
مرحوم آیتالله شیرازی به سامرا مهاجرت میکنند و در جوار حرم عسکریین علیهمالسلام, اقدام به تأسیس حوزه علمیه میکند(۱) و بدین ترتیب درس طلاب حوزه را در تابستانها به لحاظ خنک بودن هوا به آنجا میبرد مرحوم آیتالله کاظمی(ره) نیز در معیت ایشان به حوزه علمیه سامرا مهاجرت نموده چند سالی در محضر استاد خود به ادامه تحصیل میپردازد. به هنگام بازگشت مرحوم آیتالله شیرازی همراه ایشان به کربلای معلی بر میگردد و تا سنه ۱۳۳۸ قمری که مرحوم میرزای شیرازی رحلت میکند در حوزه علمیه کربلا به تحصیل ادامه میدهند. (پیوست یک)
• هجرت به نجف اشرف و درک محضر آیتالله نائینی
پس از رحلت مرحوم آیتالله میرزا محمد تقی شیرازی, به منظور درک محضر پرفیض استاد معروف حوزه علمیه نجف اشرف مرحوم میرزای نائینی به حوزه علمیه نجف اشرف مهاجرت کرده, از محضر مرحوم آیتالله نائینی, آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی و دیگر اساتید بزرگ مانند علامه کاشف الغطاء و غیره استفاده میکند و پس از اتمام دورههای درس خارج به مرتبه اجتهاد نائل آمده, مراتب علمی اجتهاد ایشان را اساتید حوزه نجف گواهی و تأیید میکنند(پیوست دو ) ( سه ) ( چهار ) ( پنج )
• بازگشت به وطن و ارشاد مردم
مرحوم آیتالله کاظمی پس از نیل به درجه اجتهاد و کسب مقامات علمی و عملی با دعوت و اصرار مردم لرستان و بزرگان منطقه در سال ۱۳۴۲ قمری علی رغم میل باطنی با اصرار استاد بزرگوارش مرحوم آیتالله نائینی به صورت مأموریت از طرف ایشان به ایران بازگشته و مورد استقبال مردم و سران عشایر قرار گرفته, کار بزرگ ارشاد را در خطه لرستان و غرب کشور آغاز میکنند.
وی در طول سالیان دراز تبلیغ و ارشاد, هزاران نفر از شیعیان مخلص که دارای اعتقادات عمیق به اهل بیت علیهمالسلام بوده, اما از احکام شرعی و اعتقادات صحیح کم اطلاع بودند را در شهرستانهای دلفان, الشتر, کوهدشت, کرمانشاه, ایلام و همدان با معارف و احکام اسلام آشنا میکند.
یکی از کارهای مهم ایشان رفع اختلاف و حل و فصل دعاوی ملکی قبایل و عشایر این مناطق بود که بیشتر اوقات منجر به قتل و غارت و ناامنیهای میشد و هم اکنون در نزد بسیاری از مردم آن دیار دستخطهای ایشان و صلح نامهها و قبالهها و عقد نامه بسیار به چشم میخورد.
مرحوم آیتالله کاظمی که بیش از چهل سال عمر شریف خود را صرف ارشاد و تبلیغ عشایر و قبایل غرب کشور کردند, معمولاً تابستان را در شهرستان هرسین و کرمانشاه و مراکز عشایری به اقامه جماعت و ارشاد میگذراند و زمستان در حوزه علمیه قم سکونت داشتند و در محل مقبره مرحوم ابن بابویه کلاس درس خارج فقه, از کتاب عروه الوثقی را دایر کرده و شاگردان بسیاری در حوزه درس ایشان تربیت میشدند و به آنان شهریه نیز میپرداختند, از میان شاگردان فاضل ایشان میتوان از استاد بزرگوار آیتالله شیخ محمد رضا آدینهوند نام برد که از اساتید و علمای معاصر حوزه علمیه قم هستند.
• سفرهای تبلیغی و اقامه جماعت در میان عشایر
وی مدتی از تابستان را به میان عشایر و طوائف رفته در مراکز جمیعتی آنان رحل اقامت افکنده, هر ده روز یک منطقه چادر میزدند و به اقامه جماعت و بیان مسائل شرعی و احکام و حل و فصل دعاوی و رفع اختلاف و قضاوت شرعی میپرداختند و معمولاً تعدادی از شاگردان و روحانیان محلی را همراه خود به مناطق عشایری میبردند که کار آنان اصلاح قرائت حمد و سوره و آموزش مسائل و احکام شرعی و تعلیم آداب و رسوم شرعی غسل و کفن و دفن صحیح اموات و تصحیح آداب و رسوم غلط محلی بود.
• همفکری و همکاری با مرحوم مدرس در مبارزه با پهلوی
مرحوم آیتالله کاظمی بخش مهمی از زندگی خود را صرف مبارزه با رژیم پهلوی و درگیری با رضاخان کرده و ضمن تماسهای مکرر با مرحوم مدرس زمینه یک قیام مسلحانه عشایری را علیه رضاخان تدارک میبیند که در این راستا با عبدالحسین خان ابوقداره والی پشتکوه نیز ملاقاتها و قرارهایی داشته و به این مناسبت همشیره خود را نیز به پسر والی داده که از او پسری داشتند بنام اسدالله ابوقداره که سالهای آغاز نهضت فرماندار قم شده بود و به همین خاطر ارتباط نزدیکی با مراجع تقلید داشتند و مرحوم آیتالله مرعشی که از نسبت ایشان با مرحوم آیتالله کاظمی خبر داشت به ایشان میفرمود: آقای ابوقداره منا اهل البیت هستند.
مرحوم آیتالله کاظمی در مبارزات مرحوم مدرس با پهلوی همکاری داشته با مرحوم مدرس در مجلس شورای اسلامی فعلی بهارستان, که محل مجلس شورای ملی وقت بوده است, ملاقات داشته و سپس در منزل وی قرار و هماهنگی در شروع نهضت از مجلس با دستگیری پهلوی و اقدام افراد مسلح که قبلاً از عشایر لرستان در محلهای اطراف مجلس مستقر شدهاند و حرکت نیروهای مسلح عشایر از لرستان به تهران و تصرف پایتحت داشتهاند.,
پهلوی در مجلس آن روز پی به قرار عملیات برده, فوراً مجلس را ترک نموده با محافظان خود فرار میکند و سپس اقدام به بازداشت مرحوم مدرس و تبعید او مینماید(۲).
و نیز داستان مهاجرت مرحوم والی پشتکوه به عراق و انتخاب مجاورت حرم مطهر کاظمین علیهالسلام در بقیه عمرش تصمیم به همکاری با مرحوم آیتالله کاظمی و مرحوم مدرس جهت قیام مسلحانه عشایری میگیرند که پهلوی با اطلاع از این ملاقاتها و قرارها و آگاهی از جمعآوری سلاح و هماهنگی مرحوم مدرس با عشایر لرستان و ایلام, قصد دستگیری والی را داشته است که ایشان مهاجرت را بر اقامت و درگیری با پهلوی ترجیح میدهد(۳).
• همکاری با مرحوم آیتالله کاشانی
مرحوم آیتالله کاظمی در ارتباط با نهضت روحانیت در عصر مرحوم آیتالله کاشانی با ایشان ملاقاتهای مکرری داشتند و سعی در برطرف کردن اختلاف ایشان با دیگر جناحها و شخصیتهای ملی را داشتند و در جریان انتخابات حساس مجلس ملی دوره چهاردهم, مرحوم آیتالله کاشانی و همچنین دکتر مصدق کاندیداهای مشترکی داشتند که مرحوم آیتالله کاظمی در کرمانشاه به منظور رأی آوردن کاندیداهای مردمی, مردم را بسیج کردند و در کرمانشاه و هرسین که از مرحوم آیتالله کاظمی شنوائی داشتند به سه نفر مورد نظر ایشان به نامهای دکتر سنجابی, دکتر اقبال, نادعلی کریمی رأی دادند و هر سه کاندیدای مورد نظر با رأی قاطع به مجلس راه یافتند.
• همکاری با شهید نواب صفوی و فدائیان اسلام
مرحوم آیتالله کاظمی در حوزه علمیه قم با شهید نواب صفوی و برادران واحدی ارتباط نزدیک داشت و منزل ایشان برای یاران نواب و فدائیان اسلام به عنوان یک ملجاء و پناه محسوب میشد, که در مبارزات خود به طور مستمر با ایشان در تماس و ارتباط بودند و مرحوم نواب صفوی به منظور بررسی وضعیت عشایر لرستان و ترتیب یک حرکت مسلحانه و قیام عشایری بارها به شهرستانهای هرسین, نورآباد, الشتر مسافرت کرده, با مرحوم آیتالله کاظمی و سران نیروهای مسلحی که به فرمان ایشان بودند تماس و مذاکره داشته و خاطرات و آثاری از ایشان در لرستان به یادگار مانده است
• کسالت قلب و بستری شدن در بیمارستان بازرگانان
مرحوم آیتالله کاظم اوائل سال ۱۳۴۱ شمسی به کسالت قلبی مبتلا شده با معرفی مرحوم آیتالله حاج میرزا خلیل کمرهای در بیمارستان بازرگانان تهران بستری میشوند و تحت نظر دکتر نبوی پزشک متخصص قلب معالجه میشوند, همزمان با کسالت ایشان مرحوم آیتالله کاشانی نیز در این بیمارستان چند اتاق آن طرفتر بستری بودند.
در این بیمارستان نخست وزیر وقت علی امین که با روحانیت و ملییون ارتباطاتی داشت از مرحوم آیتالله کاظمی و مرحوم آیتالله کاشانی عیادت به عمل میآورند.
• همکاری با امام خمینی(ره) در آغاز نهضت
مرحوم آیتالله کاظمی پس از بهبود نسبی و مرخصی از بیمارستان چند روزی در قم در منزل حجتالاسلام شریفی داماد خود در محله یخچال قاضی بودند, که در این ایام مرحوم امام خمینی(ره) به عیادت ایشان آمده, مرحوم آیتالله کاظمی هم از ایشان بازدید میکنند که در این دید و بازدید بین آنان پیرامون آغاز نهضت مذاکراتی صورت میگیرد.
با توجه به نظر امام در لزوم مشارکت علمای اعلام از شهرستانها و حمایت از حرکت و نهضتی که آغاز شده است, مرحوم آیتالله کاظمی اقدام به ارسال تلگراف پشتیبانی از امام و نهضت اسلامی ایشان نموده, متن این تلگراف را مشترکا با اخوی خود مرحوم آیتالله شیخ محمد رضا کاظمی امضاء میکنند(پیوست شماره۵) با رسیدن تلگراف و چاپ و پخش آن در استان و حوزه علمیه قم و شهرستانهای دیگر امام خمینی(ره) خطاب به رژیم فرمودند: (اگر ما عشایر لرستان را بسیج کنیم چه خواهید کرد؟). ( پیوست هفت )
• انتخاب شفاخانه اهل بیت علیهمالسلام و آرامیدن در جوار امیرالمومنین علیهالسلام
مرحوم آیتالله کاظمی پس از بستری شدن در بیمارستان و بهبودی نسبی بنا به توصیه پزشک معالجشان قرار بود برای تکمیل معالجه به خارج کشور سفر کنند که به همین جهت اقدام به تهیه گذرنامه کرده اما سفر را به کربلا و عتبات عالیات تغییر دادند و فرمودند: من به شفاخانه اهل بیت علیهمالسلام میروم اگر مصلحت به شفا بود شفا میدهند و اگر عمرم تمام شده بود, همانجا در پناه بارگاه ملکوتی امیرالمومنین حضرت علی علیهالسلام خواهم آرمید.
سرانجام در سال ۱۳۸۱ هجری قمری مطابق با ۲۴/۱۲/۱۳۴۱ شمسی یک هفته قبل از حادثه دلخراش مدرسه فیضیه در کربلای معلی رحلت فرمودند و او را با آب فرات غسل داده, پس از تشییع جنازه با شکوه در حرم مطهر حضرت ابا عبدالله الحسین علیهالسلام مرحوم آیتالله شیرازی بر جنازه ایشان نماز خوانده, پس از آخرین طواف حرم خامس آل عبا علیهالسلام طبق وصیت قبلی خود به نجف اشرف منتقل شده, آنجا نیز پس از اعلام عمومی از بلندگوهای حرم مطهر امیرالمومنین علیهالسلام و تشییع جنازه با شکوه در کنار مرقد مطهر مولای متقیان علی علیهالسلام و اقامه مجدد نماز به وسیله دو مرجع بزرگ تقلید مرحوم آیتالله سید محسن حکیم و مرحوم آیتالله شاهرودی در وادی السلام نجف اشرف نزدیک مقام امام صادق علیهالسلام دفن میشوند.
• آثار علمی آن مرحوم
از مرحوم آیتالله کاظمی آثاری بجا مانده است که عبارت است از:
۱- رساله عملیه «منتخب الاصول و الفروع» که در چاپخانه علمیه قم به چاپ رسیده است
۲- حاشیه رساله عملیه «توضیح المسائل» که به چاپ رسیده است
۳- جزوه استدلالی فقهی در مورد شرط حیاه در مفتی.
۴- جزوه فقهی استدلالی پیرامون انتخاب وکلاء برای مجلس قانونگذاری که در پاسخ پرسش مرحوم آیتالله کاشانی نوشتهاند(خطی).
۵- ترجمه گلچین مجموعه ورام(خطی).
۶- شرح استدلالی فقهی بر عروه الوثقی(خطی).
و تعداد دیگری از رسالههای فقهی و اصولی پیرامون مسائل مختلف مانند قاعده (لاضرر) و غیره.
• فرزندان ذکور:
از مرحوم آیتالله کاظمی چهار فرزند پسر بجا مانده است:
حجتالاسلام حاج شیخ محمد کاظم کاظمی قبل از نهضت با فدائیان اسلام و نهضت ملی با مرحوم کاشانی همکاری داشته پس از پیروزی انقلاب اسلامی از طرف امام خمینی(ره) مأمور تشکیل کمیته انقلاب اسلامی شهرستان دلفان میشدند و چند سالی از طرف وزارت ارشاد اسلامی در کراچی حیدرآباد مسئول خانه فرهنگ بوده, سپس در شهرستان پاکدشت به تأسیس کتابخانه امام صادق علیهالسلام و اداره ارشاده اسلامی و اقامه نماز جماعت و تبلیغ در این سامان اشتغال داشتهاند.
حجتالاسلام علی آلکاظمی که قبل از پیروزی انقلاب در شهرستان کرمانشاه و هرسین و دیگر نقاط فعالیت تبلیغی داشته با رژیم شاه مبارزه میکردند و چندین بار زندانی شده وی در سمتهای اداره کمیته, بسیج عشایری, نمایندگی مجلس در دوره اول و پنجم و امامت جمعه پاکدشت با حکم امام(ره) فعالیت نمود.
ایشان در تاریخ هشتم شهریورماه سال ۹۴ دار فانی را وداع گفت.
مهندس محمود کاظمی که در جبههها خدمت کرده در سمتهای مسئولیت دفتر فنی استان لرستان و همکاری با استانداری کرمانشاه در زمینه مسائل عمرانی لرستان و کرمانشاه خدمات شایستهای داشته است.
مهندس جعفر کاظمی که در جبهههای غرب کشور خدمت کرده در سمتهای فرمانداری گیلان غرب و اخیرا جوانرود مشغول خدمت است.
• برادران روحانی مرحوم آیتالله کاظمی
مرحوم آیتالله کاظمی سه برادر کوچکتر خود را در سفرهای بعدی به منظور تحصیل علوم دینی همراه خود به نجف اشرف برده با مهاجرت به حوزه علمیه نجف اشرف به مدارج علمی و مراتب عالیهای از تهذیب میرسند.
مرحوم آیتالله حاج شیخ محمد رضا کاظمی/که سالیان دراز در حوزه علمیه نجف اشرف به تحصیل علوم دینی پرداخته, از محضر اساتید بزرگی چون کاشف الغطاء بهرههای بسیار میبرد و سپس به حوزه علمیه قم مهاجرت نموده و در محضر مرحوم آیتالله حائری استفاده میکند و سپس در کرمانشاه رحل اقامت گزیده و علاوه بر مبارزات سیاسی علیه رژیم طاغوت, در دوره سوم مجلس خبرگان رهبری به عنوان نماینده استان کرمانشاه برگزیده شد.
مرحوم حجتالاسلام شهید عبدالله کاظمی/برادر دیگر مرحوم آیتالله حاج شیخ فرجالله کاظمی بوده است که همراه ایشان در سفرهای بعدی به نجف اشرف میرود و پس از گذراندن مقدمات و سطح با تشویق مرحوم آیتالله نائنی به لرستان بر میگردند و به ارشاد مردم میپردازند که در اوراق بجا مانده از مرحوم آیتالله کاظمی دستخطی از مرحوم آیتالله ناینی دیده شده است که به مرحوم شیخ عبدالله اجازه روایتی و امور حسبیه داده بودند و متأسفانه این دستخط که تحویل فرزند ایشان گردیده مفقود شده است.
نامبرده در جریان غارتگری بیرانوندها توسط یکی از یاغیان منطقه که با پدرشان کینه داشته است او را در حال اذان گفتن به ضرب گلوله به شهادت میرساند, مردم قاتل را تعقیب کرده و به قتل میرسانند و سر او را برای مرحوم آیتالله کاظمی به هرسین میفرستند که ایشان دستور میدهند آن را در قبرستان هرسین دفن میکنند.
از آن مرحوم یک فرزند پسر بنام حسین کاظمی به جا مانده که در کرمانشاه سکونت دارد.
مرحوم حجتالاسلام شیخ محمد قلی کاظمی/برادر دیگر مرحوم آیتالله کاظمی که در سفرهای بعدی همراه ایشان به نجف اشرف رفته, در محضر اساتید به تحصیل علم میپردازند و موفق به خواندن مقدمات و سطح شده مدارج تقوی و تهذیب را میپیمایند.
مرحوم شیخ محمد قلی کاظمی در نجف اشرف هم حجره مرحوم آیتالله مرعشی نجفی بودهاند که درباره ایشان فرمودهاند: مرحوم شیخ محمد قلی طلبهای با تقوی و مهذب بوده که نماز شب ایشان ترک نمیشده و من کمتر طلبهای را به تقوای شیخ محمد قلی میشناختم.
مرحوم شیخ محمد قلی که با بیماری سینه پهلو از دنیا میرود مجرد بوده از او فرزندی نمانده است و قبر آن مرحوم مقابل ضریح امام موسی کاظم علیهالسلام در داخل رواق میباشد.
» دلفان در مسیر حق کشی/ادعای جالب و کذب مسئولین و رسانه های کرمانشاه درباره آیت الله کاظمی
» نگاهی گذرا به زندگینامه مرحوم حاج شیخ حیدر رضوانی
» شرح حال عالم ربانی و مبارز حاج شیخ محمدتقی جهانگیری
» شرح حال فقیه اهل بیت و عالم ربانی آیت الله حاج شیخ محمدولی حیدری
فخر لرستان ونورآباد روحت شاد باد
سلام درود بر پیامبر خدا و جانشینان برحقش و درود بر جناب شیخ الفقها و فخرالعلما ، استاد بلاشک بلاغت و فقاهت حضرت اعلی المقام و جنت مکان جناب مستطاب ایت الله العظمی مرجع المومنین حاج شیخ فرج الله کاظمی و رحمت خدا بر شما پایگاه خبری محترم به خاطر این گزارش بجا
خدواند شما را از شفاعت این عالم بزرگوار بهره مند فرماید
روحش شاد و یادش گرامی باد
و من یخشی من عبادالله العلما(درمیان بندگان فقط دانشمندان از خدا میترسند) قران کریم و اما بعد درود و رحمت خدا بر اموات شما جناب سردبیر محترم چه کار بجایی یاد دکتر علی آل کاظمی بخیر روحش شاد
درود برفرزانه مجاهد وعالم ربانی مرحوم ایت الله حاج شیخ فرج الله کاظمی افتخار دلفان ولرستان
روحی له الفدا.
الهم العن عمربن خطاب وابوبکربن قحافه وعثمان بن عفان وسلام وصلوات خاصه ی خداوندبرپیامبربهترینش واهلبیت طاهرینش واماازعالم مجاهدوفقیه زاهدجناب ایت الله العظمی وحجت الکبری فقیه عابدوزاهدوعارف حضرت مستطاب جناب اعظم الدرجات ایت الله کاظمی سخن راندن گفتن لیاقت و توفیق میخواهد بنده وقتی مشکلی برایم پیش میایدبه ایشان توسل مبجویم اگر مصلحت باشد ردخور ندارد حاجاتم روا میشودرحمت خدا بر درگذشتگان شما خبرگزاری محترم