جمعه , ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

حُسن نیت آمریکایی/نگاهی به سابقه بی اعتمادی به دولت آمریکا

پس از رحلت حضرت امام (ره) هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شد…


نسیـــم دلفـان – اینک هاشمی رفسنجانی از نظر سلسله مراتب سیاسی، به عنوان مرد سیاسی شماره ۲ جمهوری اسلامی ایران به شمار می رفت ، او مهمترین اولویت های سیاست خارجی خود را در پیش گرفتن سیاست تنش زدایی در روابط خارجی اعلام کرده و همزمان آغاز اجرای سیاست گفتگوی انتقادی اتحادیه اروپا با ایران را کلید زد.

هم زمان در آمریکا نیز یک رئیس جهورجدید سر کار آمده بود ؛ بوش پدر که در آن زمان به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شده ؛ مهمترین برنامه کاری خود را آزادی گروگان هایی اعلام کرد که توسط حزب الله لبنان به گروگان گرفته شده بودند ، البته رئیس جمهور قبلی آمریکا هم در این زمینه اقداماتی انجام داده بود ، اما به یک درد سر جدی تبدیل شد که ماجرای” ایران کنترا ” یا ” مک فارلین” نام گرفت.

در آن زمان هم رابطه ی سیاسی بین ایران و آمریکا وجود نداشت به همین دلیل راهی برای مذاکره بین ایران و آمریکا وجود نداشت ، همین عوامل رئیس جمهور” جورج هربرت واکر بوش ” ( بوش پدر ) را به فکر انداخت که با یک بیانیه ی زیرکانه به ایران، این پیام را مخابره کند که : « امروز آمریکایی هایی هستند که برخلاف میلشان و به خاطر چیزی که مسئولش نیستند ، در سرزمین بیگانه نگاه داشته شده اند و در این باره می توان همکاری نشان داد» بدین ترتیب این همکاری به خاطر آورده می شود .

سپس رئیس جمهورآمریکا عبارتی دقیق و زیرکانه بر زبان می آورد « حّسن نیت ، حّسن نیت می آورد .» این یک علامت بود که به ایرانی ها می گفت : شما یک کار خوب برای ما انجام دهید ، ماهم یک کار خوب برای شما انجام می دهیم.

به نظر می رسید رئیس جمهور ایران نیز این علامت را گرفته است ؛ به همین جهت اعلام می کند که : « ایران این آمادگی را دارد با کشورهایی که برخورد مساوی و بدون باج خواهی و توسعه طلبی و انحصار طلبانه داشته باشند ، کارکنیم .» “خاویر پرز دکوئیار” دبیر کل وقت سازمان ملل متحد می گوید : « بوش یک تماس تلفنی با من داشت ، گفت نگران گروگان هاست .» برنت اسکو کرافت مشاور امنیت ملی کاخ سفید می گوید « برای دبیر کل توضیح دادم که نمی توانیم پول بدهیم ، آماده ی مذاکره نیستیم ولی می خواهیم کمک کنیم گروگان ها یمان سالم برگردند »

دبیرکل سازمان ملل متحد در این رابطه می گوید : « رئیس جممهور آمریکا گفت : می تواند امتیازاتی به ایرانی ها بدهد ، البته تا جایی که لزومی با مواجهه ی مستقیم با آنها نباشد.» برنت اسکو کرافت مشاور امنیت ملی آمریکا می گوید: « پس از اینکه موضوع با دبیرکل سازمان ملل متحد در میان گذاشته شد ؛ دبیر کل گفت کسی دارد که با ایران و حزب الله آشناست و می تواند بی صدا و ماهرانه این کار را انجام دهد » این فرد جیانی پیکو نام داشت که از مشاوران دبیرکل بود و به منظور مذاکره ، نزد رئیس جمهور ایران آقای هاشمی رفسنجانی فرستاده شد.

مأموریت او این بود که کاری کند هاشمی رفسنجانی به آزادی گروگانها کمک کند هرچند که این کار به معنی یک ریسک بزرگ سیاسی بود. جیانی پیکو در این رابطه می گوید : « این اولین مواجهه ی من با رئیس جمهور رفسنجانی بود ؛ همراه محمد جواد ظریف ( نماینده وقت دائم ایران در سازمان ملل متحد) وارد دفتر او شدم به او گفتم : بوش تقاضا کرده که به آزادی گرگان های آمریکایی در بیروت کمک کنید و این کمک بی اجر نمی ماند …» هاشمی رفسنجانی دو جمله را می گوید که جمله اول ظاهرأ برای امتحان نماینده سازمان ملل و جمله ی دوم جمله ای مشروط بر آزادی گروگان ها بوده است ؛ وی می گوید : « ما اولأ نمی دانیم که این گروگان ها در لبنان هستند یا نه ، اما اگر آمریکایی ها حُسن نیتشان را نشان بدهند و مطمئن شویم که آنها جدی هستند ، ؛ به خاطر لبنان و به خاطر مسائل انسانی اگر کاری از ما ساخته باشد این کار را خواهیم کرد. »

محمد جواد ظریف پس از انجام این ملاقات می گوید : « می خواستیم این ملاقات پنهان بماند پس تصمیم گرفتیم مترجم حضور نداشته باشد ؛ رئیس جمهور گفت : اگر ایالات متحده آمریکا از ما انتظار همکاری دارد باید سیاست های خصمانه اش را در قبال ایران عوض کند … » با این وجود آمریکایی ها حاضر به برداشتن قدم اول مصالحه نبودند تا اینکه در این گیر ودار صدام به کویت حمله می کند و با اشغال کویت موازنه قوا در خاورمیانه به هم می ریزد و همین امر ازیک طرف باعث به راه انداختن ائتلافی در خلیج فارس توسط آمریکایی ها برای بیرون راندن صدام از کویت می شود و از طرف دیگر باعث نزدیک شدن نیروهای آمریکایی به ایران می شود که به آنان امکان دسترسی آسان به کشور ایران را می داد.

محمد جواد ظریف در واکنش به این پدیده ی غیر منتظره می گوید : « به نظر ما حضور نیروهای بیگانه در منطقه ذاتأ بی ثبات کننده است و حضور نیروهای بیگانه مخصوصاٌ آمریکا در منطقه هدفی فراتر از آزادسازی کویت دارد و اینها عامل نگرانی های عمده هستند.» و بدین ترتیب آزادی گروگان ها به اولویت ایران تبدیل شد.

هاشمی رفسنجانی در ادامه ی این ماجرا می گوید : « دبیرکل سازمان ملل و همراهان آمدند و من به آنها گفتم برای اینکه موفق شویم باید آمریکا حُسن نیت داشته باشد ، وعده هایی که آمریکا به ما می دهد ، حسن نیت آمریکا را برای ما ثابت نمی کند چون آمریکا در طول ده سال گذشته خیلی با ما بد رفتاری کرده است و خصمانه عمل کرده است. » دبیر کل سازمان ملل هم اظهار می دارد : « رئیس جمهور رفسنجانی به من یاد آوری کرد که آمریکا به ایران بدهکار است و این بدهکاری به خاطر پول سلاح هایی است که ایران به آمریکا پرداخت نموده است اما آنها را تحویل نگرفته است ، من قول دادم که دفعه ی بعد رئیس جمهور بوش را می ببینم و مسئله را پیش می کشم .» و بدین ترتیب گام اول را جمهوری اسلامی ایران پیش گذاشت این گام با احضار فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آقای محسن رضایی توسط هاشمی رفسنجانی ، عملی شد.

محسن رضایی در این رابطه می گوید : « آقای هاشمی به من گفت : چکار می شود کرد ؟ می شود کاری بکنیم یا نه؟ من یکی از فرماندهان سپاه را به لبنان فرستادم ، رفتند با بچه های حزب الله صحبت کردند اما آنها به شدت مخالفت کردند ، من اصرار کردم که تا گروگان ها آزاد نشده اند تو همان جا بمان ؛ وقتی که بچه های حزب الله دیدند که خیلی اصرار دارند عده ای از افراد تُندشان شبانه به ساختمان برادر ما حمله کردند و چند آرپی جی به اتاقش زده بودند تا فرار کند و به ایران بیاید ولی ایشان مانده بود و با مسئولان حزب الله مسئله را تمام کرده بود .» و بدین ترتیب با همکاری جمهوری اسلامی ایران ظرف دو ماه و نیم گروگان ها یکی یکی آزاد شدند ، آخرین آنها یک گزارشگر بود که به مدت ۶ سال در اسارت به سر برده بود. جیانی پیکو در دیدار با این گزارشگر آمریکایی می گوید : « آقای اندرسون آزادی شما یک پیروزی بزرگ برای همه ی ماست .» برنت اسکو کرافت مشاور امنیت ملی کاخ سفید می گوید: « رئیس جمهور آمریکا به او گفت : می دانی انگار یک بار سنگین را از روی دوشم برداشته اند نه فقط از وجه انسانی گروگان گیری ، بلکه برای سایه ای که بر کارمان در خاورمیانه انداخته بود و گروگان گیری راه انداختن یک جهنم در مقیاس بشری است .» حالا ایران منتظر آمریکا بود که حُسن نیتش را در این معامله نشان دهد . جیانی پیکو می گوید : « ایرانی ها شروع کردند به تماس گرفتن با من و می گفتند چه خبر؟ چه خبر؟ ما در اینجا در موقعیت بدی هستیم ، می گویند رئیس جمهور به آمریکا کمک کرده است پس تشکر نامتان کجاست ؟ »

برنت اسکو کرافت مشاور امنیت ملی کاخ سفید می گوید : « جیانی پیکو به من گفت : ایرانی ها منتظر یک حرکت از طرف آمریکایی ها هستند و ما باید منصف باشیم چون من به آنها قول دادم ؛ من هم گفتم سعی ام را می کنم ، من با اعضای شورای امنیت ملی جلسه گذاشتم و گفتم ما یک تعهد داریم ، رئیس جمهور با من هم فکر بود ؛ اما همه می گفتند ایران دارد خیلی بدتر از آن رفتار می کند که با لغو بعضی از تحریم ها یا انعقاد قرارداد های تجاری یا هر چیز دیگری که ایرانی ها خواسته بودند موافقت کنیم ، این برای ما غیر ممکن بود و نتوانستیم کاری از پیش ببریم . »

 

ریچارد هاس از اعضای شورای امنیت ملی آمریکا این نقض عهد را چنین توجیه می کند : « وقتی گفتیم حُسن نیت حُسن نیت می آورد منظورمان این نبود که اگرایرانی ها گروگانها را آزاد کنند فارغ از هر کار دیگری که کرده باشند به شکل مطلوبی پاسخ می دهیم ، گفتیم حُسن نیت حُسن نیت می آورد و انجام حرکت های تروریستی دیگر به معنای حُسن نیت نیست. » هاشمی رفسنجانی درمورد این معامله بُرد- باخت می گوید : « وقتی که آمریکایی ها درست به وعده هایشان عمل نمی کردند ، کار ناقص می ماند… » و بدین ترتیب او نیز در پنج سال بعدی ریاست جمهوری اش ، دیگر تلاشی برای آشتی سیاسی با آمریکا نکرد.

بازنویسی و تدوین : علی ابراهیمی / منابع و مآخذ نزد نسیم دلفان موجود است.

۷ نظر

  1. ابراهیمی عزیز سلام
    اولا دوره ریاست جمهوری ۴ سال است.(پاراگراف آخر) ودر ثانی هدف ازاین نبش قبرها چیست و چه فایده ای برای مردم ما دارد؟ بنظرت به ملتهب نمودن جو سیاسی دامن نمیزند ؟

    • با سلام خدمت شما نورآبادی عزیز و تشکر از انتقادتان :
      درمورد دوره ی ریاست جمهوری درست فرمودید و هرکسی می داند که هر دوره ریاست جمهوری ۴ سال است ، اینکه در این نوشته ،” پنج سال بعدی ریاست جمهوری” ذکر شده است اولاً به معنای یک دوره ریاست جمهوری نیست ثانیاً این موضوع در سال ۶۹ و ۷۰اتفاق افتاده است و طبق مستندات موجود، آخرین گروگان آمریکایی در سال ۱۹۹۱ میلادی یعنی ۱۳۷۰ آزاده شده است که مصادف با سومین سال ریاست جمهوری آقای هاشمی بوده است و چون آقای هاشمی دردوره بعدی(۱۳۷۲) نیز به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده است با احتساب یکسال باقیمانده از دوره قبلی و ۴ سال دوره بعدی جمعاً ۵ سال می شود . درمورد نبش قبر که فرمودید ، اولآٌ بقول حضرتعالی هدف نبش قبر و ملتهب نمودن جو سیاسی نیست به قول معرف ” مورچه چی هست که کله پاچش چی باشه ” جو سیاسی آنقدر کهنه زخم برتن دارد که با این تلنگرها آن هم در مقیاسی محدود حتی خراشی برآن وارد نمی شود تا چه رسد به التهاب ، ثانیاً هدف ما ارائه سندی کوچک ازنقض عهد زورگویان بدعهد و متقلب عالم است که گوشه ای از خباثت و بدعهدی آنها برای کاربران محترم آشکار شود . ضمن اینکه مذاکره کنندگان محترم و پرتلاش کشورمان با اتکا به یاری خدواند بزرگ ، حمایت های مقام معظم رهبری و شرافت و عزت و پاکی ملت ایران ، که همه ی سرمایه آنهاست ، در تلاطم سهمگین امواج چالش‌ها خم به ابرو نمی‌آورند و با وجود دغدغه‌های بزرگ، با وقار و متانت و امید تمام، تا حصول نتیجه ای که به نفع ملت ایران باشد این راه را ادامه خواهند داد .

  2. جناب آقای ابراهیمی با سلام و خسته نباشید
    بابت متن شیوا و روانی که استفاده کرده اید از شما تشکر کنم و به داشتن همچنین همشهری تحلیلگری افتخار کنم
    من معتقدم مطلب فوق همانطور که از نوشته شما معلوم است دلایلی بر اثبات رفتار مکارانه و سیاستمدارانه دولتمردان آمریکایی است و هیچ قصوری رو متوجه دولتمردان وقت ایران نمی کند زیرا در آن شرایط که گفته شده است شاید بهترین تصمیم همین تصمیم بوده است چون ما از واکنش آمریکایی ها بی خبر بودیم.
    فقط امیدوارم که نظرتون این نباشه که بخاطر همین سوسابقه آمریکایی ها بخواهید تمام احتمالات توافق هسته ای با آنها را نادیده بگیرید. ما می دانیم که طرف مقابل بسیار مکار و بسیار قدرتمند است اما باز هم اعتقاد باید داشته باشیم که با هوش و ذکاوت تیم هسته ای خود بتوانیم آمریکا و پنچ قدرت برتر دیگر دنیا را وادار به احترام به حق غنی سازی خود کنیم و این کار با همه سختی هایی که دارد امکان پذیر است

    • ضمن عرض سلام و سپاس از جنابعالی همانطور که در پاسخ دوست عزیز نورآبادی به عرض رسید هدف از این نوشته، انتقاد از رویکرد دلتمردان یا تیم مذاکره کننده که مورد تأیید و حمایت مقام معظم رهبری و ملت بزرگ ایران هستند نیست بلکه هدف قبلاً ذکر شد و نیازی به تکرار آن نیست .

  3. در دنیای پر التهاب امروز که ایران عزیز اسلامی در برابر ابرقدرت های غرب و شرق ایستاده و از کیان و آرمان های اسلام عزیز و مذهب علوی دفاع می کند، چنین روشنگری هایی بسیار مناسب، آگاهی بخش و به جاست. به جناب ابراهیمی عزیز خسته نباشید می گویم، امیدوارم از این دست مطالب آگاهی بخش را بیشتر از شما بخوانیم. والعاقبه للمتقین انشاالله.

  4. نسیم جان.خسته نباشید.شمابا افکاراصولگرایانه فاصله گرفتید نمیدانم چرا ولی داریدبه اصلاح طلبها پروبال میدهید نکنه نرخ روز شده ایدمابااون افکارمنتقدی از مسولین اصلاحطلب شمارامیخواهیم

  5. برادر عزیز وگرامی جناب آقای ابراهیمی بسیار متین وبجا فرمودید.
    این روزها هر اتفاقی می افتد آن را به دولت سابق( که قطعا مورد انتقاد است) نسبت می دهند و بر طبل رسوایی آن می نوازند چطور نبش قبر نیست؟ اما مروری بر عهدهای انجام نگرفته آمریکا نبش قبر است؟

پاسخ دادن به اسدي لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *