پنجشنبه , ۹ فروردین ۱۴۰۳

اس ام اس مخصوص خدمت سربازی/آخره خنده

سربازی واسه پسرا مثه حاملگی واسه زناست.
هر دو ظاهرتو خراب می کنه و هر کی میبیندمون میپرسه چند ماهته؟

اس ام اس مخصوص سربازی

از آن روزی که سربازی به پا شد / ستم بر ما نشد بر دختران شد
بسوزد آن که سربازی به پا کرد / تمام دختران را چشم به راه کرد

یه جوجه تیغی با یه کیوی داشته راه میرفته بهش میگن: این کیه؟
میگه: داداشمه سربازه!

تو پادگان چشمات راه رفتم بی معرفت…سهم من از عشقت کلاغ پر بود؟؟!!!؟

غضنفر میره سربازی تو صف بوده سروانه میگه: به چپ چپ به راست راست…
میبینه غضنفر همینجوری وایستاده میگه: تو چرا به فرمانم عمل نمی کنی؟
غضنفر میگه: جناب سروان شما اول تصمیم قطعی رو بگیرید بعد من انجام میدم!

سربازی راهیست برای آدم کردن پسرها…
اما هیچ راهی برای آدم کردن دخترها وجود نداره!

نظامی ترین جمله عاشقانه: توی اردو گاه قلبت… منم یه اسیر جنگی…تو منو شکنجه میدی…توی این قلعه ی سنگی.


ازدواج تنها جبهه ایست که می توان شبها با دشمن در یک سنگر خوابید!


توی قلبم نوشتم ورود ممنوع!
حالا که وارد شدی، خروج ممنوع!!


خنده بهترین اسلحه جنگ با زندگیه!
امیدوارم همیشه مسلح باشی!


بسوزد آنکه سربازی بنا کرد تو را از من مرا از تو جدا کرد
گروهبانان مرا بیچاره کردند لـــ ـباس شخصی ام را پاره کردند
به خط کردند تراشیدند سرم را لباس آش خوری کردند تنم را


هر روز تنگ غروب تو سربازی
صفا داره لب مرز تیر اندازی
تا چهل چراغ پادگان روشن میشه
سر دیگ عدسی غوغا میشه
توی دیگ عدس، افتاده یک مگس
بخورم، نخورم گرسنه می مونم
قدر آش ننم رو حالا می دونم

سر پستم رسیدم خوابم آمد – محبت های مادر یادم آمد
نوشتم نامه ای با برگ چایی – کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامه ای با برگ انگور – جدا گشتم دو سال از خانه ام دور


به صف کردند تراشیدند سرم را
لباس ارتشی کردند تنم را
الهی خیر نبینی سر گروهبان
که امشب کردی تو مرا نگهبان

به سربازی روم با کوله پوشتی
به دستم داده اند یک نان خشکی
به خط کردن تراشیدم سرم را
لباس ارتشی کردن تنم را
لباس ارتشی رنگ زمین است
سزای هر جوان آخر همین است


پدرم گفت که در دوره ی سربازی و دوری ز پدر،
مادر و آدم شدن و ساچمه پلو خوردن بسیار، شود هر پسر بی هنری مرد
و دگر لوس و ننر بودن انسان بشود در

غضنفر سربازیش تموم میشه، وقتی کارت پایان خدمتشو بهش میدن، نگاه میکنه میگه: ای بابا، من که ازینا چهارتا دارم! …


به غضنفر میگن چرا میری سربازی؟ میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش


یه روز غضنفر میره سربازی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دنبال چی میگردی نیستش! رفته سربازی

۴ نظر

  1. یه سال خدمت تمام کردم ولی هنوز خاطراتشو از یاد نبردم واقعن سربازی دوره ای که هیچ موقع از یاد ادم نمیره من پدافند هوای ارتش زاهدان خدمتموتموم کردم خیلی خوب نوشتی ممنون ازت داش

  2. بهمن ابراهیمی

    رد عشقی کشیده‌ام که مپرس زهر هجری چشیده‌ام که مپرس گشته‌ام در جهان و آخر کار ، دلبری برگزیده‌ام که مپرس آن چنان در هوای خاک درشمی‌رود آب دیده‌ام که مپرس من به گوش خود از دهانش دوش سخنانی شنیده‌ام که مپرس سوی من لب چه می‌گزی که مگویلب لعلی گزیده‌ام که مپرس بی تو در کلبه گدایی خویش رنج‌هایی کشیده‌ام که مپرس همچو حافظ غریب در ره عشق به مقامی رسیده‌ام که مپرس
    سلام من توی نوراباد خدمت کردم انصافأ خدمت بهتر دوره نمی فهمی تا تموم کنید بعد می دونی چی میگم

  3. سلام من تازه رفتم خدمت الان ۴ ماه خدمتم اصلا خوب نیست فقط دوره ی آموزشی خوبه یگان بدرد نمیخوره/اصلا کاش فقط همون آموزشی بود.بخدا روزی ک از دوستام جدا شدیم همون روز تقسیمو میگم خواستم بمیرم.اون روز بغض کردم.خیلی بد بود هیچوقت یادم نمیره.الانم هیچ خوب نیست

  4. اعزامی برج ۱۹/۹/۹۳ هستم

پاسخ دادن به محمد لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *