نسیـــم دلفـان – به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ در سی و چند سالی که از انقلاب اسلامی ایران میگذرد، مواردی اتفاق افتاده است که فرزندان مسئولان متعهد و خدمتگزار نظام، مورد اتهام واقع شدهاند. برخورد جدی دستگاه قضایی با اتهامات این افراد نشان میدهد که نظام جمهوری اسلامی ایران در برخورد با فساد همواره قاطع و شفاف بوده است و هرگز اجرای عدالت در نظام جمهوری اسلامی، دستخوش مناسبات فامیلی قرار نگرفته است.
امام خمینی(ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، در برابر تخلفات و انحرافات خویشاوندان خود قاطع بودند و هیچگاه به دلیل خویشاوندی از خطا و ناصوابی چشمپوشی نکردند.
سید حسین خمینی که نوه امام
حجت الاسلام سید حمید روحانی در خاطرهای از امام (ره) نقل میکند که “در سال ۵۹ آقای سید حسین خمینی که نوه امام بود (فرزند آقا مصطفی) میرود در مشهد به نفع بنی صدر سخنرانی میکند. مردم به او حمله میآورند. میخواستند سید حسین خمینی را بزنند و ایشان که مسلح بوده، سلاح کمری داشته، دست به سلاح کمریاش میبرد، بچههای کمیته جلوی او را میگیرند و از همانجا مسئولین کمیته تماس میگیرند با دفتر امام. پیغام به امام داده میشود که آقای سید حسین خمینی نوه شما در مشهد از بنی صدر دفاع کرده، مردم به او هجوم آوردند، دست به اسلحه برده، ما چه کار کنیم؟ امام به مرحوم آیت الله اشراقی میفرمایند که به مسئولین کمیته مشهد پیغام دهید که سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش برد او را با تیر بزنند.”
امام (ره) آنجا که نوه خود را در مقابل نظام اسلامی دیدند، دستور به دستگیری وی دادند و حتی با صراحت فرمودند که اگر مقاومت کرد، او را با تیر بزنید! این برخورد قاطع امام خمینی(ره) در مقابل معاندان نظام اسلامی، همواره سرمشق مسئولان و مقامات کشور قرار گرفته است، تا جایی که در سالهای اول انقلاب برخی از بزرگان نظام، خود فرزندان ناخلف خود را به دستگاه قضایی و اجرای عدالت سپردند و همچون آیت الله جنتی از دستگیری فرزندان مخالف و مجرمشان، روزه شکر به جا آوردند.
تاریخ انقلاب اسلامی نشان از آن دارد که اجرای عدالت برای همه، همواره آرمان و ارزش راستین نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است.
در زیر میتوانید نام برخی از فرزندان مسئولان نظام را که به اتهاماتی مورد پیگرد دستگاه قضایی قرار گرفتهاند، ببینید. برخی از این افراد در دستگاه قضایی تبرئه شدند و برخی دیگر مجرم شناخته شدند و در راستای اجرای عدالت مورد مجازات قرار گرفتهاند.
۱۳۵۸ / مجتبی طالقانی فرزند آیت الله طالقانی/ به جرم ارتباط با مارکسیستها:
مجتبی طالقانی، دو سال پس از آنکه با پدر هیچ تماسی نداشت، در نامه ای مشهور به پدرش آیت الله سید محمود طالقانی دلایل خروجش از دایره اسلام و تغییر در خط فکر سیاسی و مذهبی اش را شرح داد. او در ای نامه با بیان اینکه «مذهب به هیچ وجه و واقعاً به هیچ وجه نمیتوانست کوچکترین مسأله سیاسی استراتژیک و ایدئولوژیک مرا حل کند» نوشته بود: «من قبلاً فکر می کردم که روشنفکران مبارز می توانند این رژیم را از میان بردارند ، ولی اکنون باور کردم که باید به طبقه کارگر روی آوریم … برای سازماندهی طبقه کارگر باید اسلام را کنار بگذاریم…» در آن مقطع اعضای کادر رهبری سازمان مجاهدین خلق برای آن که جریان مذهبی و انقلابی را در قبال خود دچار انفعال کنند، متن نامه مجتبی طالقانی خطاب به پدرش را منتشر و القا کردند جاذبه مارکسیسم تا حدی است که فرزند یک روحانی مشهور انقلابی را نیز به خود جلب کرده و این فرزند راه خود را از پدر جدا کرده است. ۲۳ فروردین سال ۱۳۵۸ اما، مجتبی طالقانی به خاطر ارتباطش با مارکسیست دستگیر می شود.
۱۳۵۸ /رشید حسنی فرزند آیت الله حسنی / به جرم همکاری با گروههای ضد انقلاب
در کتاب خاطرات آیتالله حسنی که طی سالهای اخیر منتشر شده میخوانیم: «او (رشید، پسر بزرگ آیتالله حسنی) پس از پیروزى انقلاب ناگهان به گروه سیاسى سازمان فدائیان خلق پیوست و از سران آنها شد، به طورى که مسئولیت شاخه آذربایجان غربى بر عهده او بود… آن وقت نماینده مجلس و در تهران بودم. یک روز رشید به تهران آمده بود. جایش را شناسایى کردیم. در کمیته انقلاب تهران با آیتالله مهدوىکنى تماس گرفتم و گفتم: یک موردى هست، چند نفر مسلح بفرستد. نگفتم پسرم هست. یکى از محافظان خودم به نام آقاى جلیل حسنى را نیز همراه آنها کردم که از بچه هاى کمیته ارومیه بود…. گفتم اگر مقاومت یا فرار کند، بزنید، نگذارید فرار کند و اگر هم تسلیم شد، دستگیر کنید و به کمیته تحویل بدهید. آنها رفتند و او را دستگیر کردند.
رشید چند روزى در کمیته تهران بود. بعد براى بازجویى و محاکمه به تبریز انتقال دادند. او چون محل فعالیتهایش آذربایجان بود در این شهر محاکمه و به اعدام محکوم شد و بلافاصله حکم اجرا گردید…» هر چند آیتالله حسنی، روحانی صریحاللهجه از برخی کاستیها در نحوه رسیدگی به پرونده فرزند خود و نیز شتابزدگی در صدور و اجرای حکم اعدام گلایههای ظاهراً به حقی ابراز مینماید: حقیقت این است که رشید مستحق اعدام نبود. او جنایتى را مرتکب نشده بود، یا کسى را نکشته بود تنها جرمش این بود که گرایش شدید کمونیستى داشت و این هرگز منجر به اعدام کسى نمى شود. حداکثر باید به حبس ابد محکوم مى شد. متأسفانه قاضى پرونده همین طور فله اى حکم صادر کرده بود. من آن وقت سرم خیلى شلوغ بود، به مسائل انقلاب در ارومیه و منطقه اشتغال داشتم…… حتى بعد از اعدام جنازه را هم به ما تحویل ندادند. بعد از چند سال، خیلی دلم میخواست، پرونده رشید را میدیدم و مطالعه میکردم، ولی هر چه خواستم در اختیارم نگذاشتند.
اما در خصوص اصل موضوع ضرورت برخورد با انحراف و ضدانقلاب ولو فرزند خود وی کمترین تردیدی از خود نشان نداده و مینویسد: وقتى خبر اعدام رشید را شنیدم، چون به وظیفه خود عمل کرده بودم هیچ ناراحت نشدم. من در مورد انقلاب با هیچ شخصى ولو پسرم باشد، شوخى ندارم و با هیچ احدى در این مورد عقد اخوتى هم نبستهام. هنوز هم اگر یکى از فرزندانم بر ضدانقلاب و رهبرى خداى ناکرده فعالیت کند، همان کارى را خواهم کرد که با رشید کردم.
۱۳۵۸ /محمد منتظری فرزند آیت الله منتظری / به جرم همکاری با جنبشهای رهاییبخش جهانی دستگیر و سپس آزاد شد
محمد منتظری، هفتم تیر۱۳۶۰ به هنگام شرکت در نشست حزب جمهوری اسلامی در دفتر مرکزی حزب در میدان سرچشمه تهران، هدف جیرهخواران استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل یعنی گروهک مجاهدین خلق قرار گرفت. به دنبال انفجار سهمگینی که در تالار سخنرانی حزب رخ داد، به همراه شهید بهشتی، بسیاری دیگر از نمایندگان مجلس، وزیران و مسوولان بلندپایه کشور به شهادت رسیدند
۱۳۶۰/وحید تی فرزند حجتالاسلام حسن لاهوتی اشکوری / به جرم همکاری با منافقین
وحید لاهوتی که به دلیل وضع سیاسی اجتماعی خانواده خیلی زود پا به میدان مبارزه گذارد، در ۱۸-۱۷ سالگی به قصد خلع سلاح به پاسبانی در شهر قم حمله برد، اما خود به دام افتاد و به سختی شکنجه شد به نحوی که «احمد احمد» فریادهای او را زیر شکنجه گوشخراش تعبیر کرده است که چارچوب بدن انسان را به لرزه در میآورد.
وحید در زندان جذب مجاهدین خلق شد و پس از پیروزی انقلاب به همراهی و فعالیت در آن پرداخت و رویاروی نظام جمهوری اسلامی ایستاد. وی در آبان ۶۰ دستگیر اما بعد با مأمورین به قرار ساختگی در ساختمان پلاسکو رفت و در آنجا خود را به قصد خودکشی از طبقه سوم به پائین انداخت ولی زنده ماند، بعد او را به بیمارستان بردند، در آنجا خود را از تخت پائین انداخت و مرد.
۱۳۶۰ / پسران آیت الله گیلانی به جرم همکاری با منافقین
روایت برخورد آیت الله محمدی گیلانی با دو فرزند خود نیز از عجایب انقلاب است. آنجا که پای انحراف از مبانی اسلام باشد، فرزند گرفتار تیغ عدالت پدر می شود. آیت الله محمد مجمدی گیلانی که از انقلاب به دستور امام ریاست دادگاههای انقلاب را بر عهده گرفته بود در خرداد سال ۱۳۶۰ فرزندان خود را در جمع تعدادی زیادی از منافقین می یابد که در بلواها و آشوب های آن مقطع دستگیر شده بودند.
آیت الله شخصا محاکمه فرزندان را انجام می دهند. محمدرضا سرشار،پژوهشگر و نویسنده، در سایت شخصی خود درباره ایت الله گیلانی می نویسد:« چنین مشهور بود که دو تن از پسرانش را به سبب فعالیتهای ضد انقلابی ،شخصا به اعدام محکوم کرد.و هنگامی که استنکاف ماموران تحت امر خود را از اجرای این حکم، لابد از نظر خودشان مهیب – دید ، برخاست تا به دست خود این حکم را اجرا کند.و تنها در این هنگام بود که آن ماموران -برای آنکه پسرانی به دست پدر خود اعدام نشوند -به ناچار تن به اجرای این احکام دادند»
۱۳۶۰ / محمدحسین جنتی/ فرزند آیت الله جنتی به جرم همکاری با منافقین
محمد حسین جنتی به سال ۱۳۳۰ در خانوادهای روحانی در قم به دنیا آمد، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان حکمت گذراند و همزمان وارد فعالیتهای سیاسی شد و پس از دیپلم به دلیل فروش جزوه ملحقات توضیح المسائل حضرت امام در قم دستگیر و به سه ماه حبس محکوم شد ولی شش ماه در زندان به سر برد. طی مدت زندان در جمع اعضای هیأت مؤتلفه حضور داشت و به پای درس و بحث آقای عسگراولادی مینشست، پس از آزادی فعالیتهای خود را از سر گرفت و با عزت شاهی مرتبط شد و به کمک او به توزیع و تکثیر اعلامیهها و جزوات سیاسی در قم میپرداخت.
این جوان قد بلند از سال ۵۲ به دلیل ارتباط با عزت شاهی و عضویت در سازمان مجاهدین خلق تحت تعقیب بود و با استفاده از اسامی مستعار عبداللهی و احمد زمانی در زندگی مخفی به سر میبرد تا سرانجام بر اثر اعترافات وحید افراخته در ۲۸ مرداد ۵۴ در محل کارش دستگیر و به حبس ابد محکوم شد. وی در طول زندان به دلیل اختلافاتی که با سازمان مجاهدین داشت حدود ۶ ماه در بایکوت به سر برد، سپس به دلیل بروز گرایشهای مارکسیستی بایکوت شکسته شد، او در آبان ۵۷ از زندان آزاد و به فعالیت در سازمان مجاهدین خلق ادامه داد. حسین جنتی مدتی مسئول دفتر جنبش مجاهدین در اصفهان بود و از طرف سازمان به همراه فردی به نام فضلالله تدین نامزد نمایندگی در دوره اول مجلس شد که رأی نیاورد.
او در سال ۵۹ با یکی از دانشجویان دانشگاه اصفهان و عضو سازمان ازدواج کرد. حسین پس از اعلام جنگ مسلحانه مجاهدین خلق علیه جمهوری اسلامی به حمایت از سازمان مجاهدین خلق برخاست و فعالیت خود را شدت بخشید و به همراه همسرش به زندگی مخفی روی آورد. در پاییز ۱۳۶۰ خانه او به محاصره در آمد، (آقای موسوی تبریزی تاریخ این واقعه را ۱۹ بهمن ۶۰ و هم زمان با کشته شدن موسی خیابانی و اشرف ربیعی دانسته است) پس از درگیری، حسین خود را از پنجره ساختمان به پائین پرت کرد تا فرار کند، اما کشته شد. همسر وی که برای خرید بیرون رفته بود، هنگام بازگشت به وضعیت محل مشکوک شده و از آنجا میگریزد، او بعدها به خارج از کشور رفت و به فعالیت خود ادامه داد و تا ردههای بالای سازمان پیش رفت و در سال ۶۴ مسئول یکی از نهادهای اجرایی سازمان بود. ثمره ازدواج این دو، فرزندی بود به نام محسن که پس از کشته شدن حسین به پدر بزرگش سپرده شده و در ۱۷ یا ۱۸ سالگی هنگامی که به عنوان بسیجی فعال در ستاد امر به معروف و نهی از منکر در حال انجام وظیفه بود، در اثر سانحه تصادف به دیار باقی شتافت.

۱۳۶۰/فرزندان آیت الله گلزاده غفوری به جرم همکاری با گروههای ضد انقلاب
۱۳۶۰/ فرزند آیت الله مشکینی/ همکاری با گروههای ضد انقلاب
۱۳۸۸ /حسن یونسی فرزند علی یونسی/ وزیر اطلاعات خاتمی وقایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸
حسن یونسی، فرزند علی یونسی وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی و معاون حقوقی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام . او که طی چند سال گذشته چندین بار با حضور در دادگاه انقلاب تهران، برای دفاع از برخی زندانیان سیاسی اعلام آمادگی کرده بود، روز اول اسفند ماه سال ۸۹ بازداشت شد و دو ماه را تحت بازجویی گذراند و در نهایت در چهارم خرداد ماه، با تودیع وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی به طور موقت از زندان آزاد شد.
۱۳۸۸ /علیرضا بهشتی / فرزند آیت الله بهشتی به جرم وقایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸
سردبیر روزنامه کلمه سبز / بازداشت: ۲۳ خرداد ۸۸ و آزادی ۹ ماه بعد (بار اول) / ۱۰ اسفند ۸۹ دومین بازداشت و محکوم به ۵ سال زندان شد.
۱۳۸۹ /حسن لاهوتی / فرزند فائزه هاشمی رفسنجانی به جرم ارتکاب برخی جرائم امنیتی در فرودگاه امام خمینی (ره)
لاهوتی به موجب دستور قضایی و به اتهام ارتکاب برخی جرائم امنیتی در فرودگاه امام خمینی (ره) دستگیر شده بود که پس از انجام پارهای تحقیقات توسط بازپرس، ابراز ندامت و پشیمانی از اقدامات ارتکابی و با پذیرش تودیع وثیقه ۷۳ میلیون تومانی به دستور بازپرس و تأیید دادستان تهران از زندان آزاد شد!
۱۳۸۹/مهدی خزعلی فرزند آیت الله خزعلی به جرم تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و همچنین تشویش اذهان عمومی
مهدی خزعلی فرزند آیت الله خزعلی روز چهارشنبه ۲۱ مهرماه ۸۹ هنگامی که قصد خروج از کشور را داشت، بازداشت شد. جرم مهدی خزعلی تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و همچنین تشویش اذهان عمومی بوده است که بر اساس آن دستگیر شد.
۱۳۹۰/محمدطاهر(شجاع الدین) حائری شیرازی / فرزند آیت الله حائری شیرازی /به جرم اتهامات اقتصادی که دادگاه محمدطاهر حائری شیرازی را تبرئه کرد.
محمدطاهر(شجاع الدین) حائری شیرازی فرزند حضرت آیت الله حائری شیرازی که در دادگاه بدوی به جرم زمین خواری به شش سال حبس و برگرداندن اموال مردم محکوم شده بود، در حکم شعبه ۱۶ دادگاه تجدیدنظر استان فارس از تمام اتهامات تبرئه شد.
۱۳۹۱ / حسن معادیخواه فرزند حجت الاسلام عبدالمجید معادیخواه/ وزیر ارشاد دولت شهید رجای متهم به شرکت در وقایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸
مهدی هاشمی
یکی از اخباری که این روزها در صدر خبرهای رسانهها قرار گرفت، اعلام حکم «مهدی هاشمی» مبنی بر ۱۰ سال حبس برای اتهاماتی چون اختلاس، ارتشاء و مسائل امنیتی بود که در همین شرایط هم خبر بازداشت «حمید بقایی» رئیس سازمان میراث فرهنگی و معاون رئیس جمهور دولت دهم نیز روی خروجی رسانهها قرار گرفت.
خبر بازداشت بقایی بدون اعلام جزئیات مطرح شد چنانکه سخنگوی دستگاه قضا نیز سه شنبه گذشته در آخرین نشست خبری خود با خبرنگاران، ضمن اعلام این خبر از بیان جزئیات بیشتر پرونده وی خودداری کرد.
اما اعلام حکم نهایی پرونده مهدی هاشمی، ماجرای بازداشت حمیدبقایی و محاکمه علنی و غیر علنی برخی سیاسیون؛ گزارش متفاوتی است که در دورهمیهای دادگاهی باشگاه خبرنگاران میخوانید.
مهدی هاشمی از محاکمه تا اعلام حکم نهایی
پرونده مهدی هاشمی رفسنجانی، در نیمه سال ۹۱ در حالی به جریان پیگیری قضایی افتاد که وی پس از جریانات سال ۱۳۸۸ از کشور خارج و راهی انگلستان شده بود.
به ادعای بسیاری، محاکمه وی میتوانست رمزگشای بسیاری از حوادث پس از انتخابات سال ٨٨ باشد؛ که در نهایت شامگاه یکشنبه دوم مهرماه ١٣٩١، مهدی هاشمی به ایران بازگشت و صبح آن روز با مراجعه به دادستانی بازداشت و روانه زندان اوین شد.
وی پس از حدود سه ماه بازداشت در زندان، با ارائه وثیقه ۱۰ میلیاردی آزاد شد تا مراحل بعدی پروندهاش طی شود.
اعلام حکم مهدی پس از طی ۲۸ جلسه دادگاه
اردیبهشت ٩٢ اولین جلسه دادگاه آغاز و ٢٠ بهمن ١٣٩٣ آخرین جلسه برگزار شد که در مجموع مهدی هاشمی و وکلایش در ۲۸ جلسه دادگاه حضور یافتند و در نهایت با اعلام حکم ۱۵ سال حبس برای وی، پرونده مختومه اعلام شد که با خواست این متهم پرونده راهی دیوان عالی کشور برای تجدید نظرخواهی شد و در نهایت روز گذشته سخنگوی دستگاه قضا از تایید حکم ۱۰ سال حبس مهدی هاشمی به اتهام اختلاس و ارتشاء خبرداد.
مهدی هاشمی بعد از ظهر روز یکشنبه ۱۸ مرداد ۹۴ راهی زندان اوین شد.
فاطمه هاشمی و تبرئه از ۶ ماه حبس تعلیقی
«فاطمه هاشمی رفسنجانی» دختر بزرگ رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اواخر مرداد ماه سال ۱۳۹۲ به دلیل اظهاراتش در دفاع از مهدی هاشمی و اتفاقات مجلس و اظهارنظرهایش در همین زمینه به شعبه ۱۲ دادسرای فرهگ و رسانه احضار شد.
در همین زمینه کیفرخواستی برای وی صادر و در نهایت رای دادگاه مبنی بر ۶ ماه حبس تعلیقی فاطمه هاشمی بود و از آنجایی که وی شاکی خصوصی نداشت و رئیس مجلس هم طی نامهای اعلام کرد از فاطمه هاشمی شکایتی ندارد؛ نهایتا شهریورماه ۹۳ به حکم دادگاه انقلاب تهران فاطمه هاشمی تبرئه شد.
فائزه هاشمی و ۶ ماه حبس در اوین
«فائزه هاشمی رفسنجانی» دومین دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام متهم به نقش آفرینی در فتنه۸۸ و فعالیت علیه نظام شده بود که پرونده فائزه در دادگاه با اعلام جرم دادستانی تهران به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” تشکیل شد و مورد بررسی قرار گرفت.
البته دختر کوچک آیتالله هاشمی رفسنجانی پیش از این نیز در سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۲ در جریان توقیف روزنامه زن به دادگاه احضار شده بود و نخستین جلسه رسیدگی به اتهامات فائزه هاشمی که قرار بود صبح روز یکشنبه ۲۳ مرداد ۹۰ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد، اما به دلیل درخواست استمهال وکیل پرونده و برای تدارکات دفاع و موافقت دادگاه با این درخواست، جلسه دادگاه به روز ۲۱ شهریور موکول شد.
براساس این گزارش؛ موعد دادگاه مذکور نیز پس از درخواست مجدد وکیل فائزه برای تدارک دفاع و موافقت دادگاه با این درخواست، تا سوم دی ماه ۹۰ به تاخیر افتاد تا این که سرانجام جلسه رسیدگی به اتهامات فائزه هاشمی سوم دی ۱۳۹۰ به صورت غیر علنی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی و حضور وکیل مدافع و شخص فائزه هاشمی برگزار شد.
سرانجام حکم دادگاه بدوی فائزه هاشمی رفسنجانی روز ۱۳ دی ماه ۱۳۹۰ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران، به غلامعلی ریاحی، وکیل وی ابلاغ شد و بر اساس این حکم فائزه هاشمی رفسنجانی، برابر حکم دادگاه به جرم فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به ۶ ماه حبس و ۵ سال محرومیت از فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی محکوم شد.
فائزه در نهایت پس از طی مراحل قانونی دوم مهرماه ۱۳۹۱ برای گذران دوران ۶ ماه حبس خود راهی زندان اوین شد و دوران حبس مقرر شده برای وی همزمان با انتهای همان سال به پایان رسید.
سعید مرتضوی و جریان بازداشتگاه کهریزک
اولین ورود دستگاه قضا به پرونده «سعید مرتضوی» دادستان سابق تهران و همین طور رئیس سابق تامین اجتماعی به سال ۹۲ برمیگردد که در آن سال پرونده اتهامات وی در جریان بازداشتگاه کهریزک مطرح شد.
پس از بررسیهای این پرونده دادگاه هایی هم طی همان سال تا سال ۹۳ برگزار شد که همزمان پرونده دیگری هم برای تخلفات وی در دوران تصدی ریاست تامین اجتماعی مطرح شد.
سعید مرتضوی در پرونده کهریزک علاوه بر اتهام «مشارکت در بازداشت غیرقانونی»، اتهام دیگری مبنی بر «معاونت در تنظیم گزارش خلاف واقع از طریق امر یا ترغیب ماموران مربوطه به تنظیم گزارش خطاب به خود» داشت که شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران در همین رابطه وی را به پرداخت ۲۰۰ هزار تومان جزای نقدی محکوم کرد.
شعبه ۳۸ دیوان عالی کشور به این قسمت از پرونده ایراد گرفت و به همین دلیل پرونده را برای رسیدگی ماهوی در شعبه همعرض، به دادگاه کیفری استان تهران ارسال کرد.
بخش دیگری که در این شعبه مورد رسیدگی قرار گرفت، در ارتباط با شکایت اولیایدم مرحوم روح الامینی(از کشتهشدگان بازداشتگاه کهریزک) به اتهام معاونت در قتل است که با وجود اعلام حکم هنوز هم پرونده مفتوح است.
تخلفات رئیس سابق تامین اجتماعی
بخش دیگری از پرونده مرتضوی به تخلفات وی در دوران تصدی ریاست سازمان تامین اجتماعی اختصاص دارد که ادامه دادگاههای وی در این زمینه از ابتدای سال جاری دنبال شده است.
تحقیق و تفحص مجلس از سازمان تامین اجتماعی در رابطه با مسائل درمانی، هولدینگها، پرداختها، سیستمهای اقتصادی تامین اجتماعی همچون شستا به صورت مفصل صورت گرفته و موارد دارای تخلف جمع آوری شده و در اختیار مراجع قضایی قرار دارد و در این زمینه هم هنوز پرونده رئیس سابق تامین اجتماعی مفتوح است.
همچنین برخی از کارگران نیز شکات یکی از پروندههای مرتبط با تامین اجتماعی هستند و فعلا هیچ رای یا حکم خاصی در این زمینه برای مرتضوی صادر نشده است.
رحیمی از محاکمه تا حبس
«محمدرضا رحیمی» اما یکی دیگر از چهرههای سیاسی دولت دهم بود که بر اساس اتهامات مالی در پروندههای ارز و اختلاس بزرگ بیمه ایران در راس رسیدگیهای قضایی قرار گرفت.
اگرچه پرونده وی در همان دوران معاون اولی به اطلاع رئیس جمهور وقت رسید اما وی کابینه خود را از هر خطایی مبرا معرفی کرد.
در نهایت این که سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری ۱۲ اسفند ۹۲ در پاسخ به سوالی درباره صدور قرار مجرمیت محمدرضا رحیمی معاون رئیس جمهور دولت دهم در پروندههای بیمه و ارز و وجود ۲۵ یا ۲۹ عنوان اتهامی برای وی گفت: اصل موضوع صحیح و قرار مجرمیت برای این فرد صادر شده است.
پرونده وی پیرامون تخلفات در شرکت بیمه ایران، بدواً در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد که هیات قضایی این شعبه او را به ۱۵ سال حبس، پرداخت دو میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان رد مال و یک میلیارد تومان جزای نقدی محکوم کرده بودند.
رحیمی اما به رای صادره معترض شد و پرونده به دیوان عالی کشور رفت که در نهایت مجازات حبس وی به ۵سال و ۹۱ روز کاهش و رد مال از سوی معاون اول دولت دهم تایید شد.
بازداشت رحیمی و اعزام به زندان
سرانجام با توجه به قطعیت حکم محکومیت محمدرضا رحیمی دایر بر تحمل ۵ سال حبس، سرپرست اجرای احکام دادسرای کارکنان دولت ابتدا وی را جهت اجرای حکم احضار کرد و روز بعد با استنکاف نامبرده از معرفی خود وی دستور اجرای حکم حبس را از طریق نیروی انتظامی صادر کرد و رحیمی در نهایت ۲۶ اسفند سال ۹۳ به زندان اوین منتقل شده تا دوران حبس خود را طی کند.
محکومیت جوانفکر به یک سال حبس و پنج سال محرومیت از فعالیت سیاسی
«علیاکبر جوانفکر» ۲۹ آبان ماه سال ۱۳۹۰ به دلیل چاپ مطالب خلاف موازین اسلامی در مجله خاتون، انتشار تصاویر خلاف عفت عمومی در مجموع به یک سال زندان و همچنین سه سال محرومیت از فعالیتهای مطبوعاتی محکوم شد.
از دیگر دلایل محکومیت جوانفکر مصاحبه وی با روزنامه اعتماد درباره عملکرد قوه قضائیه و سخنان دادستان کل کشور و توهین به حجاب اسلامی در ویژه نامه خاتون اعلام شد.
در نهایت پس از برگزاری چند دادگاه حکم یک سال حبس و پنج سال محرومیت از عضویت در احزاب و گروههای سیاسی محکوم شد.
بازداشت جوانفکر
پس از محکومیت جوانفکر به یک سال زندان، وی با برگزاری یک نشست مطبوعاتی در موسسه مطبوعاتی ایران اظهارات خود در گفتگو با روزنامه اعتماد را تکرار و به حکم صادر شده اعتراض کرد که منجر به بازداشت وی طی همان روز شد که با اعنراض رئیس جمهور وقت، مدیر عامل سابق ایرنا از زندان آزاد شد.
بازداشت ملک زاده رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی
اوایل تیرماه سال ۱۳۹۰ محمد شریف ملک زاده رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی و یکی دیگر از چهرههای سیاسی کشور بازداشت و پس از گذشت ۶۰ روز در زندان انفرادی آزاد شد.
دادستان عمومی و انقلاب تهران همچنین در مورد آزادی محمدشریف ملک زاده گفت: ملک زاده با قرار وثیقه آزاد شده است اما رسیدگی به پرونده وی همچنان ادامه دارد.
حجتالاسلام محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضاییه در همان زمان با اعلام خبر عفو شریف زاده تصریح کرد: پرونده وی در حال رسیدگی بود که با ارسال گزارش و نامههایی مقام رهبری با «عفو تعقیب» این پرونده موافقت کردند و مختومه شد.
دادگاه محاکمه متهمان پرونده کودتای مخملی و فتنه ۸۸
در جریان درگیریها و اغتشاشات کشور در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و اوایل تابستان سال ۸۸ برخی از متهمان فتنه که اتفاقا از چهرههای شاخص سیاسی در کشور بودند دستگیر و به صورت علنی محاکمه شدند.
در میان این افراد چهرههایی همچون «محمدعلی ابطحی» رئیس دفتر رئیس جمهور دولت اصلاحات، «بهزاد نبوی» تئوریسین اصلاح طلبان، «مصطفی تاج زاده» عضو شورای مرکزی مشارکت، «محمد عطریانفر» عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی، «سعید حجاریان» تئوریسین اصلاحطلبان، «محسن صفایی فراهانی» رئیس هیات اجرایی جبهه مشارکت و … دیده میشدند.
در جریان محاکمه؛ این متهمان به صورت کامل به اتهامات خود اعتراف و احکامی هم از سوی دادگاه برای صادر شد که روانه زندان شدند.
محاکمه جنجالی کرباسچی شهردار سابق تهران
«غلامحسین کرباسچی» شهردار وقت تهران در سال ۱۳۷۶ با اتهامات مالی روبرو و در سال ۱۳۷۷ بازداشت شد که دادگاهی به ریاست حجتالاسلام محسنی اژهای، برای وی تشکیل و جلسات رسیدگی به پروندهاش به صورت علنی برگزار شد.
مهمترین تخلفات کرباسچی مشارکت در اختلاس به مبلغ یک میلیارد و چهارصد و پنجاه و سه میلیون تومان، نودهزار دلار آمریکا، ۶۶۰ سکه بهار آزادی و ۸۰ سکه نیم بهار آزادی، مشارکت در ارتشاء، تصرف و تضییع اموال عمومی و تبانی در معاملات دولتی بود.
به تهران زدند گردن شهرداری!
کرباسچی در جلسات دفاع از خود با وجود اتهاماتش، آنها را به دیگران نسبت میداد و جالب این که یکی از دیالوگهای مشهور وی در این دادگاهها دو بیت شعر با این مضمون بود: گنه کرد در بلخ آهنگری …به تهران زدند گردن شهرداری!
اما نکته جالب در دادگاه کرباسچی این بود که تمامی جلسات دادگاه وی هر شب از تلویزیون ایران پخش میشد و در نهایت شهردار تهران به اتهام برداشت ۲۶۰ میلیون تومان جهت ستاد کارگزاران، ۲۵ میلیون تومان به تاجران و تقوامنش نامزدهای انتخابات مجلس، ۶۰ میلیون تومان به بهزادیان، ۸۷ میلیون تومان برای خود، خرید ۹۰ هزار دلار از حساب مدیران شهرداری و پرداخت به نماینده جمهوری اسلامی در نیویورک، پرداخت ۵۰ میلیون تومان به تعدادی از مدیران شهرداری به ۳ سال زندان و ۱۰ سال انفصال از خدمات دولتی و بازگرداندن اموال محکوم شد.
کرباسچی سرانجام پس از طی نزدیک دو سال حبس، مورد عفو قرار گرفت و از زندان آزاد شد.